پرسش یک توسعه دهنده: رفتار استاد اسکرام (Scrum Master) با ما کاملاً مثل رفتار مدیران است و فرقی نکرده. بیشتر کارهای ما زیر ذره بین او قرار دارد. برگزاری جلسات و هماهنگیها با اوست و تقسیم وظایف را هم خودش انجام میدهد. قبل از اسکرام هم، کارها به همین شکل انجام میشد. مگر نه اینکه اسکرام به "تیم" و فعالیت تیمی اهمیت میدهد؟
اعضای تیم قبل از شروع اسپرینت عهد[1] میبندند که برای رسیدن به هدف تعیین شده، از هیچ کوششی دریغ نکنند. این تعهد وقتی معنی واقعی خود را پیدا میکند که تیم از سطحی از آزادی عمل، خودمختاری و اختیار در شیوهی عمل برخوردار باشد. به رسمیت شناختن سطحی از خود مختاری در واقع به تیم فرصت می دهد تا شجاعانه برای بهبود مستمر، تلاش کند. اگر این خودمختاری برای تیم به رسمیت شناخته نشود، "تعهد" به چیزی در حد "توافق" فرو کاسته میشود و رفتار اعضای تیم، چیزی متفاوت با رفتار متعهدانه خواهد بود.
اما چه چیزی مانع میشود که تیمها به سمت خودمختاری حرکت نکنند و فضای انتخاب آنها بسته و محدود باشد؟ ترس! گروهی از استادان اسکرام که تعامل آنها با تیم یادآور مدیریت ذره بینی[2] است، همواره میپرسند که اگر تیم از رهبری آنها سرپیچی کند چه میشود؟ و بلافاصله پاسخ میدهند: "ممکن است شکست بخورند". این افراد معمولاً با یک سوء ظن و بدگمانی به تیم نگاه میکنند و معتقدند که به خاطر امکان اشتباه، تیم کامل نیست. اما به این نکته توجه ندارند که داشتنِ صلاحیت به معنی اشتباه نکردن نیست.
رشد و بهبود تیم محقق نمیشود مگر این که به تیم فرصتهایی برای شکست خوردن داده شود. اعطای این فرصتها به اعتماد نیاز دارد و شجاعت. البته که لازمهی اعتماد، احترام است. لازم به گفتن نیست که فقدان احترام و اعتماد، همیشه سر منشاء مصیبتهای بزرگی بوده است.
اگر میبینید که استاد اسکرام (بخوانید مدیر) زمان زیادی را صرف میکند تا به کارکنان آموزش دهد دقیقاً چه کاری و چگونه باید انجام شود، اگر زمان زیادی را صرف بازبینی پروژهها و کارهای انجام شده میکند، اگر از اینکه فردی بدون مشورت با وی تصمیمی بگیرد یا کاری انجام دهد عصبانی میشود، اگر به جای تاکید بر سیاستها و خط مشیها، زمان زیادی را صرف جزئیات و مسائل کوچک میکند، اگر ترجیح میدهد به جای تفویض اختیار، خودش مستقیماً کارکنان را هدایت کند، همهی اینها نشانههای این هستند که برای چابک شدن هنوز کار بسیاری باقی مانده است.
تغییر تفکر از موافقت فردی[3] به تعهد تیمی نیازمند داشتن روحیهای شجاع و ریسک پذیر است. استاد اسکرام همراه با تیم هر چندگاه، باید شجاعانه خود را در معرض شانس شکست خوردن قرار دهند. جسور و متهوّر ساختن یک تیم برای رسیدن به این درجه از شهامت، کاری چالش برانگیز و دشوار است، اما در عین حال می تواند بسیار رضایت بخش باشد. چنین اتفاقی یک شبه رخ نمیدهد چون اعتماد و احترام ارزشهاییاند که به آهستگی به دست میآیند.
استادان اسکرام می توانند با کارهایی ساده شروع کنند:
- یاد بگیرید که ساکت باشید. لازم نیست مدام ابراز نظر کنید. تیم سکوت شما را با ایدهها و راه کارهای خودش جبران میکند.
- بپرسید، حتی اگر پاسخ آن را میدانید. یاد بدهید ماهی بگیرند به جای آنکه برای شان ماهی بگیرید.
- شجاع باشید. احترام بگذارید و همواره حامی تیم باشید.
تیم هم در این تلاش برای تغییر شیوهی تفکر سهیم است. معمولاً برای تیم دشوار است که از به جای دریافت دستور کار و شرح نحوهی انجام آن، کار را خودشان برنامهریزی و عملیاتی کنند و مسئولیت آن را بپذیرند. بسیار مهم است که اعضای تیم اهمیت این رویکرد را درک کنند و آن را بپذیرند.
مثلاً اگر در کار یکی از اعضای اختلالی به وجود آمد، رسیدن به هدف اسپرینت میتواند در معرض خطر قرار بگیرد. اما حفظ تمرکز تیم روی هدف اسپرینت و عهدی که برای تحقق آن بستهاند باید عاملی شود تا مشکل پیش آمده را به هر ترتیبی که صلاح میدانند حل کنند. در این شرایط نیاز نیست که کسی نقش مدیر را ایفا کند و فردی را برای حل این مشکل مامور کند.
[1] Commitment
[2] مدیریت ذره بینی،(Micro Management)، نمونهای از ضعف مدیریتی است که مبین کنترل بیش از اندازه و غیر ضروری کارکنان توسط مدیریت و توجه شدید مدیر به جزئیات کاری است. مدیران ریز بین به دلیل غرق شدن در مسائل جزئی، توانایی تحلیل کل سیستم و توجه به بهرهوری کلی را ندارند. در واقع آنها علاوه بر اینکه کلیات را فدای جزئیات میکنند، احترام و اعتماد زیر دستان را نیز از دست میدهند. (منبع)
[3] Individual Compliance