در دنیای توسعه نرمافزار، بر کاربرپسند بودن محصولات نرمافزاری تاکید بسیاری شده است و حالا متخصصان این حوزه، در خلق تجربه دلنشین برای کاربران، پیشرفتهای شگرف کردهاند و تجربیاتی گرانبها دارند. اما چه جور سازمانی میتواند به درستی و به شکلی پایدار، تجربه کاربری ممتازی خلق و عرضه کند و از این راه در منظر مشتریان و کاربرانش خوش جلوهگری کند؟ هدف این نوشته، ارایه پاسخی جامع برای این سوال نیست و تلاش میکنم که تنها از یک جنبه به این پرسش پاسخ دهم.
گمانم این است که کاربر پسند (User Friendly) بودن نرمافزارهایی که تولید میکنیم وقتی به کمال میرسد که خالقان آن تجربه کاربری، خودشان در سازمانی فعالیت کنند که Developer Friendly باشد. در اینجا منظورم از کاربر پسند بودن، صرفا شکل و شمایل و راحتی کار با محصول نیست. بلکه منظور رضایت بخش بودن تجربهای است که کاربر از کار با محصول عایدش میشود. منظور از توسعهدهندگان هم فقط برنامهنویسان نیست. بلکه همه دستاندرکارانی است که برای خلق محصول و زنده نگهداشتن آن تلاش میکنند.
یک سازمان با تکیه بر توسعهدهندگانی که خوشحال نیستند، خیلی سخت میتواند محصولی بسازد که مشتریان عاشقش شوند. فکر میکنم اگر سازمانی داشته باشیم که توسعهدهندگان دوستش داشته باشند و سپس کار دشوار ایجاد محصولات کاربر پسند را، به عهده آن توسعهدهندگان بگذاریم و به آنها اعتماد کنیم و حمایتشان کنیم تا محصولی در خور و شایسته بسازند، چرخهای خلق ارزش روانتر بچرخند.
اما سازمان Developer Friendly چگونه سازمانی است؟ به نظرم همه آنچه که میتوان در توصیف چنین سازمانی نوشت، به ظرافت و درستی تمام، در بیانیه چابک توسعه نرمافزار آورده شده است. چنین سازمانی، ارزشهای بنیادی این بیانیه را میشناسد، پاس میدارد و آنها را زندگی میکند و میتوان به وضوح دید که اصول دوازدگانه آن بیانیه چطور در سازمان رعایت میشود.